شرح: بعد از یک سال انتظار بالاخره تونستم مخش رو بزنم.ارزش صبر کردن رو داشت، چون یه بمب طبیعی با مهارت های قاتله.69 شدیم، بعد مثل یه حرفه ای سوارم شد.بعد از چند دقیقه که سوارش شدم، به خودم اومدم و گفتم: "تو اوج؟یه بار نامرتب و داغون روی کُس تراشیده اش.