شرح: جسیکا جونز، یک نوجوان جوان، در یک پیچ و تاب تاب تابویی، به ناپدری خود در مورد برخوردهای صمیمی خود اعتراف می کند. تیگان هارت و تابو به او می پیوندند، در حالی که ناپدریش او را به صورت شفاهی خوشحال می کند، سپس او را در موقعیت های مختلف نفوذ می کند و او را راضی و ساکت می گذارد.