شرح: پس از یک شب وحشیانه، جولین دیویل با یک سخت کوش ضربان دار از خواب بیدار می شود. او قبل از اینکه برای یک دم دستی شگفت انگیز به زانو در بیاید، با بیدمشک تراشیده اش او را مسخره می کند. او را بیشتر با اسباب بازی مورد علاقه اش مسخره می کند، او را عمیق و سخت می برد و او را کاملاً راضی می کند.