شرح: آیوی رین، یک نوجوان زیبای اروپایی، جرأت می کند رویای وحشی شدن پدر ناتنی خود را داشته باشد. او ریزه اندام، بلوند، و سینه های کوچک و بیدمشک مودار است. وقتی با او تنها می شود، زبان او را روی او تصور می کند و می گوید: "من می توانستم همین جا تو را بمکم و کسی نفهمد."