شرح: نامادری دوستش، یک زهکش خجالتی و در عین حال اغواگر، هوس یک برخورد وحشیانه را داشت. او که مایل به ناامیدی نبود، با مهارت کلیت کوچک و کامل او را کاوش کرد و امواج خلسه را شعله ور کرد. قرار ملاقات مخفی آنها در خوابگاه، عهدی برای تمایلات سیری ناپذیر آنها بود.